۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

مرور 88

معمولن آغاز هر چیزی آدمها کلی انرژی دارن.کلی تصمیم می گیرن کلی نقشه می کشن واسه پایان اون چیز.
نوروز هم که سرآمد همه این چیزهاست وقتی شروع میشه همه با کلی امید و آرزو از برنامه ها و کارایی که می خوان انجام بدن میگن .منم از این قاعده مستثنا نیستم اما چون به تجربه آدم تنبلی هستم و معمولن درصد خیلی کمی از این برنامه هام عملی میشه زیاد دوست ندارم آرزوهایی که برام یه جورایی عقده هست رو بیان کنم.بیشتر دوست دارم یه نگاه به سالی که گذشت و کارایی که انجام دادم بکنم.اما خداییش این چند روزی هر چی فکر می کنم میبینم کاری که خیلی بزرگ باشه و ارزش بیان کردن داشته باشه انجام ندادم یه جورایی نال بودم.
اما مهمترین تصمیمات زندگیم رو تو همین سال 88 ای که گذشت گرفتم هر چند که هنوز این تصمیم هام رو عملی نکردم ولی خب اینقد مهم هستند که هرگز سال 88 رو فراموش نمی کنم.تصمیماتی که همه در راستای تکامل جهان بینی و فلسفه های زندگی کردنم بود.اتفاق هایی که هر کدومش باعث تجربه تازه و ثبات قدم بیشترم شد.
عاشق شدنم - انتخاب مسیر زندگیم در آینده - رهایی از سردرگمی هام و تعین سیاست های کلی برای زندگی آیندم
مهمترین اتفاقات 88 برای من بود که باعث شده 88 به عنوان یه نقطه عطف تو دفتر خاطراتم ثبت بشه.
حالا از این به بعد باید یه حرکت صعودی انجام بدم تا به قله آرزوهام برسم.قله زندگیم.هرچند مسیر سخت و پر شیبی باشه هر چند گهی تند و گه آهسته اما مهم اینه که این راه رو انتخاب کردم و تا جایی که نفسی بیاد و بره تو همین راه قدم بر میدارم به امید رسیدن به قله ها...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر