۱۳۹۲ مهر ۱۲, جمعه

مثلث مازلو - محسن - وحید

در پی سلسله بحث های سنگین قلسقی با دوستان فیلسوف بخصوص محسن عزیز همیشه با هم اشتراک نظر داشتیم ک حداقل نیازهامون نادیده گرفته میشه و از رسیدن ب خیلی چیزا باز میمونیم.
تا اینکه هفته پیش اتفاقی ی کتاب میخوندم ک توش مثلث مازلو با شرحش بود ی حس غرور آمیخته با کیفوری بهم دست داد ک نگو یعنی حرفهای ما بدون اینکه این نظریه رو قبلاً مطالعه کرده باشیم به همین نتیجه رسیده بود....(ی چی تو مایه های خیام-پاسکال خودمون)